المدة الزمنية 4:30

مسعود کیمیایی / جسدهای شیشه ای الإمارات العربية المتحدة

بواسطة shapoor mala
87 مشاهدة
0
3
تم نشره في 2021/10/11

نویسنده: مسعود کیمیایی گوینده: حمید عباسی آهنگساز: هانس زیمر میکس: شاپور دانلود https://t.me/Avayemosighi/49764 ” اول‌ها وقتی با تفنگ یک سرباز عراقی را از دور می‌زدیم… دست می‌زدیم و سوت می‌کشیدیم، مثل آرتیست بازی سینما بود، ماشه رو می‌کشیدیم، همه چی عادی بود ، یهو آروم… اون ته، سرباز می‌افتاد، هیچی ازش معلوم نبود، انگار یه خورده دیر می‌فهمید و خودشو ول می‌کرد رو زمین. چند سرباز عراقی رو از دور همین جوری زدم و کیف کردم. اما یه دفه… یهو ، سر یه پیچ با یه سرباز دشمن روبه رو شدم. صورت به صورت شدیم، همه جای صورتشو می‌دیدم، مخصوصا چشماش. هردومون خشک شده بودیم، اون بیچاره عین من بود، مث اینکه اونم فقط از دور می‌زد. من بی اختیار زدم. عجب دردی تو صورتش بود. دیگه مث بازی نبود از دور که می‌زدیم من صورت اونو… تو هیکل همه می‌دیدم. آدم بود. بعد یکی دو روز راس راسی گرفتار اون صورت شدم. اونقدر اونو دیدم که می‌تونم نقاشیش کنم. دیگه یه جورایی پشت جبهه سرمو گرم می‌کردم. می‌گفتم اون از من آدم تر بود. برا اینکه نتونست بزنه. من تونستم. از جنگ همین برام مونده. این همه فیلم جنگی دیدم، هیچ کس نمی‌تونه درد و وحشتو مث اون بازی کنه. درد واقعی بازی کردن نیست. یعنی سینما هم نمی‌تونه. سینما و هنرپیشه‌ها شکل درد و ادا در می آرن. اصلش این جوری نیست. خود درد تو ذات اون گلوله و گوشته”. جسدهای شیشه ای مسعود کیمیایی .

الفئة

عرض المزيد

تعليقات - 0